نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





سلامتی..

سلامتی رفیقی که تو رفاقت کم نزاشت

 

ولی کم برداشت تا رفیقش کم نیاره........

 

به سلامتی اون دلی که هزار بار شکست

 

ولی هنوزم شکستن بلد نیست . . ....

 

سلامتی مداد پاک کن

 

که به خاطر اشتباه دیگران خودشو کوچیک میکنه . . .


.به سلامتی اونایی که تو اوج سختی ها و مشکلات


به جای اینکه تَرکمون کنن درکمون می کنن . . .





سلامتی اونایی که


درد دل همه رو گوش میدن


اما معلوم نیس خودشون کجا درد دل میکنن . . .




به سلامتی اون رفتگری که تو این هوا داره به عشق زن بچش


کوچه و خیابون رو جارو میزنه

 

که یه لقمه نون حلال در بیاره . . .

 

سلامتی اونایی که تو این هوای

 

دو نفره با تنهاییشون قدم میزنن . . .




به سلامتی اونهائی که دوست دارم رو درک می کنند


و اونو به حساب کمبودهات نمی ذارن . . .


.به سلامتی مگس که یادمون داد

 

زیاد که دور کسی بگردی

آخرش میزنه تو سرت !


[+] نوشته شده توسط پژمان در 2:51 | |







صدایت را دوست دارم...

صدایت رادوست دارم...


بگو…فقط بگو


چــه فـــرق دارد


از مـــن ، از تـــو


از بــــاران


در آغــوشــم بــگــیــر و در گــوشــم


از مـــانـــدن بــگـــو...


از دوستت دارم هایی بگو که از شنیدنش دلم بریزد !


از دلبری چشمهایت بگو که چگونه دلم را هوایی کرده...


از هــرچــه خــودت مــیــخــواهـی


از خـــودت بـــگـــو


چـــه فــرق دارد از چـــه


فـــقــــط بـــگــــو


حـــرف بـــزن


عاشقانه صدایت را دوست دارم . . .


[+] نوشته شده توسط پژمان در 2:50 | |







پشت سر هر معشوقی خدا ایستاده



خداونداامشب را اینگونه دعا میکنم :


باشد که آرامش و عشق و صلح در تمامی کائناتت جاری شود


باشد که تندرستی و برکت و ایمان و مهر در وجود تک تک مخلوقاتت جاری شود


باشد که هر کجا بیماری هست هم اکنون سلامتی یابد


باشد که هر کجا اسیری هست چه در زندان بیرون و چه در زندان درون 
هم اکنون اراده ی تو او را آزاد سازد


باشد که دعادارانت به خیر و لطف تو هم اکنون دعایشان مستجاب شود …

.
.
پشت سر هر آنچه که دوستش می داری و تو برای اینکه معشوقت را از دست ندهی بهتر است

بالاتر را نگاه نکنی زیرا ممکن است چشمت به خدا بیفتد و

او آنقدر بزرگ است که هر چیز پیش او کوچک جلوه می کند …


پشت سر هر معشوق خدا ایستاده است


اگر عشقت ساده است و کوچک و معمولی


اگر عشقت گذراست و تفنن و تفریح


خدا چندان کاری به کارت ندارد


اجازه می دهد که عاشقی کنی


او فقط تماشایت می کند و می گذارد که شادمان باشی اما هرچه که در عشق ثابت قدم تر شوی

 

خدا با تو سختگیرتر می شود و هرقدر که در عاشقی عمیق تر شوی و پاکبازتر


و هر اندازه که عشقت ناب تر شود و زیباتر بیشتر باید از خدا بترسی

زیرا خدا از عشق های پاک و عمیق و ناب و زیبا نمی گذرد

مگر آنکه آن را به نام خودش تمام کند …


پشت سر هر معشوقی ،

خدا ایستاده است

و هر گامی که تو در عشق بر می داری خدا هم گامی در غیرت بر می دارد
تو
عاشق تر می شوی و خدا غیورتر و آنگاه که گمان می کنی

معشوق چه دست یافتنی است و وصل چه ممکن و عشق چه آسان خدا وارد کار می شود

و خیالت را درهم می ریزد و معشوقت را درهم می کوبد


معشوقت هر کس که باشد و هرجا که باشد و هرقدر که باشد

می شکند و تو ناامید می شوی

و نمی دانی که ناامیدی زیباترین نتیجه عشق است


ناامیدی از اینجا و آنجا


ناامیدی از این کس و آنکس


ناامیدی از این چیز و آن چیز


تو ناامید می شوی و گمان می کنی که عشق بیهوده ترین کارهاست


و برآنی که شکست خورده ای


و خیال می کنی که آن همه شور و آن همه ذوق


و آن همه عشق را تلف کرده ای


اما خوب که نگاه کنی می بینی

حتی قطره ای از عشقت

حتی قطره ای هم هدر نرفته است


خدا همه را جمع کرده

و همه را برای خویش برداشته

و به حساب خود گذاشته است


خدا به تو می گوید :


مگر نمی دانستی که پشت سر هر معشوق خدا ایستاده است ؟


تو برای من بود که این همه راه آمده ای


و برای من بود که این همه رنج برده ای


و برای من بود که این همه عشق ورزیده ای


پس به پاس این ،

قلبت را و روحت را و دنیایت را وسعت می بخشم

و از بی نیازی نصیبی به تو می دهم

و این ثروتی است که هیچکس ندارد

تا به تو ارزانی اش کند


فردا اما تو باز
عاشق می شوی

تا عمیق تر شوی

و وسیع تر و بزرگ تر و ناامیدتر

تا بی نیازتر شوی

و به او نزدیکتر …
و اما چه زیباست

و چهباشکوه

و چه شورانگیز که
 پشت سر هر معشوقی خدا ایستاده است …


[+] نوشته شده توسط پژمان در 2:48 | |







دوست داشتن من

 

دوست داشتن من حکایت نان نیست...

 

که داغش میهمان سفره

 

و سردش سهم نمکی باشد...

 

این "من"

 

گرمای وجود "تو" را

 

در زمستان بودنت

 

همچون گذشته احساس میکند...

 

و من میدانم همه موجودات

 

روزی از خواب زمستانیشان

 

بر می خیزند...

 

دوباره سبز میشوند...

 

دوباره عاشق...

 

دوستت دارم بهترینم...

 


[+] نوشته شده توسط پژمان در 2:47 | |







آنقدر حسود شده ام

این روزها آنقدر حسود شده ام

که به آیینه ای که هرروز

نگاهت را در خود تکرار می کند

حسادت می کنم

و به دستگیره دری که

هرروز بارها

بر دستان تو بوسه می زند...

این روزها آنقدر دچار حسادتی جانکاه شده ام

که به چشمان تمام کسانی که

قامت تورا در چارچوب نگاه خود

ترسیم می کنند هم

حسودی ام می شود

و به کودکی که

عطر نفس های تو را

هنگامی که بوسه بارانش می کنی

می نوشد...

این روزها من مانده ام و این همه حسادت

وحسرت لحظه هایی که

برای درآغوش کشیدنت می گذرد...

این تقدیر ماست...

اینگونه با همیم بی آنکه با هم باشیم...

هیچ چیز نمیتواند ما را از هم جدا کند...


[+] نوشته شده توسط پژمان در 2:46 | |







کوچک باش

 

کوچک باش و عاشق که عشق میداند

آیین بزرگ کردنت را 

 بگذار عشق خاصیت تو باشد

نه رابطه ی خاص تو با کسی

 

منظره رویایی سرسبز بهار 92 manzareh royayi bahar


[+] نوشته شده توسط پژمان در 2:45 | |







عشق چیست؟

 

از معلم دینی پرسیدند: عشق چیست؟

 گفت: حرام است

از معلم هندسه پرسیدند: عشق چیست؟

 گفت: نقطه ای که حول محور نقطة قلب جوان میگردد

از معلم تاریخ پرسیدند : عشق چیست؟

 گفت: سقوط سلسله ی قلب جوان است

از معلم زبان پرسیدند: عشق چیست؟

 گفت: همپای love

از معلم ادبیات پرسیدند : عشق چیست؟

 گفت: محبت الهیات است

از معلم علوم پرسیدند: عشق چیست؟

 گفت: عشق تنها عنصری است که بدون اکسیژن میسوزد

از معلم ریاضی پرسیدند : عشق چیست؟

  گفت: عشق تنها عددی است که هرگز تنها نیست

از معلم فیزیک پرسیدند : عشق چیست؟

 گفت: تنها آدم ربایی است که قلب جوان را به سوی خود میکشد

از معلم انشا پرسیدند: عشق چیست؟

 گفت: تنها موضوعی است که می توان توصیفش کرد

از معلم ورزش پرسیدند

 گفت: تنها توپی است که هرگز اوت نمی شود

از معلم زبان فارسی پرسیدند: عشق چیست؟ 

گفت: عشق تنها کلمه ای است که ماضی و مضارع ندارد

از معلم زیست پرسیدند: عشق چیست؟

 گفت: عشق تنها میکروبی است که از راه چشم وارد میشود

از معلم شیمی پرسیدند: عشق چیست؟

 گفت عشق تنها اسیدی است که درون قلب اثر می گذارد

واقعا عشق چیست….؟


[+] نوشته شده توسط پژمان در 2:43 | |







به خدا گفتم....


[+] نوشته شده توسط پژمان در 2:43 | |







دلباخته...

 


آن روزها گنجشک را رنگ می کردند و جای قناری می فروختند ،

 

این روزها هوس را رنگ می کنند

و جای عشق می فروشند …


آن روزها مال باخته می شدی

و این روز ها دلباخته !


[+] نوشته شده توسط پژمان در 2:42 | |







اﺳﺘﺎﺩ ﺻﺪﺍﻣﻮ ﺩﺍﺭﯼ ؟

 

اﺳﺘﺎﺩ ﺻﺪﺍﻣﻮ ﺩﺍﺭﯼ ؟


ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻣﺖ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺣﺘﯽ ، ﻣﻦ . . .


ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﺑﻪ ﻋﻤﺖ ﮐﺎﺭﯼ ! :lol:


ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﯿﻢ ، ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘﯽ . . .


ﺗﺮﻡ ﺁﺧﺮﻡ ﻭ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺗﺮﻡ نی ﺍﻭﻥ ﺣﺴﯽ


ﮐﻪ ﺗﻮ ﺗﺮﻡ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﺴﺖ


ﺷﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﺸﻢ ﻣﻦ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﺮﻣﯿﺪﺍﺷﺘﻢ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺩﺭﺱ :lol:


ﺭﻭ ﻫﻤﻪ ﺣﻀﻮﺭﯼ ﻫﺎﻡ ،

ﺑﺴﺘﯽ ﭼﻄﻮﺭ ﭼﺸﺎﺗﻮ ؟

ﻫﯿﺲ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﮕﻮ ﻓﻘﻂ ﺑﺒﺮ ﺻﺪﺍﺗﻮ !


ﺑﺒﯿﻦ ﭼﻪ ﺩﭘﺮﺳﻢ !

ﺑﺒﯿﻦ ﭼﻪ ﺑﯽ ﺣﺴﻢ !


ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﮐﻞ ﻭﺍﺣﺪﺍﻡ ﺑﻪ ۴۰ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﺮسن
 :D

گویا استاد کم نیاورده و جواب آرمین رو داده !

ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺳﺘﺮﺱ ﺩﺍﺭﯼ ﺗﻮ آﺭﻭﻡ ﺑﺎﺵ ،

ﺑﯿﺨﯿﺎﻝ نمره ﻭ ﻭﺍﺣﺪﻫﺎﺵ


ﯾﻪ ﺳﺮﯼ ﻣﺸﮑﻼﺕ ،

هنوز ﺗﻮﯼ برگه ﻫﺎﺕ ﻫﺴﺖ ،


ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﯿﺎﻡ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﻧﻘﺼﺎﺵ


ﻧﻪ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻡ ﮐﻤﺸﻪ ﻧﻤﺮﺕ

ﻣﻦ ﺑﺎ ﮐﺎستیای ﺍﯾﻦ برگه اﺕ ،


ﮐﻨﺎﺭ ﻣﯿﺎﻡ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ

ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﻤﯿﺪﻡ ،

ﮐﻢ ﻧﻤﺮﻩ ﺍﺻﻼ :D

آرمین هم که هیچ رقمه از رو نمیره :

ﺩﯾﻮﻭﻭﻧﻪ . . . !


ﺍﮔﻪ ﻧﻤﺮﻩ ﻧﺪﯼ ﺩﻟﺨﻮﺷﯽ ﺑﺮﺍﻡ ﻧﻤﯿﻤﻮنههههه


اینو بدون ﻫﯿﭽﮑﯽ مث ِ

من درساشو نمیخونه ،

نمیخونهههههه


[+] نوشته شده توسط پژمان در 2:41 | |







عطاران

 

رضا عطاران در یک نشست خبری

در جشنواره فیلم فجر

خطاب به حاضران گفت ،

من حاضرم برای خنداندن مردم

شلوارم را هم پایین بکشم!

کاریکاتور رضا عطاران


[+] نوشته شده توسط پژمان در 2:40 | |







بعضی وقتها...

بعضی وقتها...

دِلم می خواهد

خودمان را بزنیم

به علی چپِ کوچه ها

و بعد٬یک هو

ببینم که

از خیابان اصلی

سر در اورده یم

یک ماشین دربست

بگیریم

و برویم ته دنیا

با هم

بنشینیم

لبه پرتگاهش

وهی پاهایمان را تکان بدهیم٬

تخمه بشکنیم و بلند بخندیم


[+] نوشته شده توسط پژمان در 2:38 | |







هیچ میدانی...

 

پژمانم

 

هیچ میدانی


زیباترین عاشقانه ای

 

که برایم میگویی


وقتی ست که اسمم را

 

با “مــیم” به انتها میرسانی . . .


[+] نوشته شده توسط پژمان در 2:37 | |